سلطان جمجمه داستان زندگی پادشاهی بود در زمانهای قدیم که سالیان زیادی از مرگ او میگذشت و ناگهان روزی حضرت عیسی با کله وی که در بیابانی افتاده بود برخورد میکند و ازخدامیخواهد تا صاحب آن سر زنده شده و با او سخن بگوید و سلطان جمجمه زنده گردیده و داستان زندگی و پادشاهی و مرگ خود را برای عیسی میگوید سلطان جمجمه داستانی بلند منظوم است که افسانه یا واقعی بودن آن پوشیده است
سلطان جمجمه دارای پیام ها و فرازهای اخلاقی فراوان است یکی از فرازها قسمتی است که در باره مرگ سلطان جمجمه آمده است با مصرع شربت مرگ است میباید چشید یعنی اینکه انسان با تمامی قدرت و جاه و مال و خدم و حشم در آخر می باید به جهان دیگر رخت برکشد و طعم مرگ را بچشد و جوابگوی اعمال خود باشد سلطان جمجمه دقیقا شرح حالی است که برای بسیاری از قدرتمندان جهان اتفاق افتاده است هیچ سدی نمیاواند مانع از مرگ و نیستی گردد و سرانجام شربت مرگ را باهمه تلخی باید سر کشید
ناگهان روزی به تقدیر الاه ...... کار ساز صانع و ارض و سما
میگذشت عیسی کنار دجله ..... دید در صحرا فتاده کله
کله ی پوسیده از هم جدا ...... گوشت پوست و موی او گشته رها
عقد دندانها بهم بگسیخته .... مغز او با خاک و گل آمیخته
مسکن زنبور و خان موریان ..... همچو برف اسفند گشته استخوان
هر دو چشمش گشته پر خاک سیاه .... هر دو گوشش کرده مار و مور راه
کرد عیسی سوی آن کله نگاه.....در تعجب مانده و گفتا یا الاه
آفریدی خلق را از صنع پاک ..... پس ذلیل افکنده ای بر روی خاک
یا الاها نیست به چون ذات تو ..... حق ز صنع قدرت و آیات تو
حق و صنع پاک تو ای بی نیاز..... برک شاه بر من تو این احوال و راز
جبرئیل آمد به فرمان خدا ...... گفت عیسی چه می خواهی بخواه
گفت میخواهم که این پوسیده سر..... راز خود با من بگه سر بسر
گفت یا عیسی بخواه از وی سخن....تا بگرید حال و احوال کهن
رفت عیسی سوی آن کله فراز.....گفت کله به حق بی نیاز
حال و احوال خودت با من به گوی .....زشت بودی در جهان یا خوبروی
جنتی بودی تو یا خود دوزخی......مدخلی بودی تو یا مرد سخی
پادشه بودی تو یا مرد گدا.....محتشم بودی تو یا خود بی نوا
کله آمد پیش عیسی در سخن ..... گفت یا عیسی منم مرد کهن
پادشه بودم به ملک مصر و شام......رفته بودم مشرق و مغرب بنام
هفت کشور بود در فرمان من....مشتری می تافت در ایوان من
کس ندانستی سپاهم را شمار.....زان که افزون بود روز گیر و دار
صد هزارم بنده رومی بنام ....صد هزارم بنده زنگی غلام
صد هزارم بنده در در گوش بود.....صد هزارم ترک اطلس پوش بود
صد هزارم بود مرد پهلوان.....یک بیک بگزیده بودم در جهان
صد هزارم اشتران ماده بود..... روز و شب در زیر بار ایستاده بود
صد هزارم اشتران پر بار بود ..... صد هزارم مرد جیره خوار بود
صد هزارم اشتران بودی سیاه .....جملگی در زیر پالان سال ماه
نهصدم سگ بود وقت صید باز......یک هزارم چرخ بوز و باز
چهار صد زن بود در فرمان من .... مشتری می تافت در ایوان من
ده هزارم بد کنیزان همچو ماه.....هر یکی بر زیور و تاج و کلاه
صد هزارم گاو وگوسفند کشته شد .... یک هزارم مطبخ نان پخته شد
مطبخم در کار می بودی مدام.....صد هزارم مطبخی بودی غلام
جمله درویشان و مسکینان شهر .....از طعام مطبخم بردند بهر
نام من بوده است سلطان جمجمه....من شبان بودم همه عالم رمه
مال من از مال قارون بیش بود......صد چه قارون پیش من درویش بود
این چنین شاهی میکردم بر جهان....حال من اینست یا عیسی بدان
گفت عیسی مرگ را چون دیده .... لب به زهر مرگ چون آلوده
گفت روزی من به صید آهوان.....باز گشتم سوی قصر خود روان
چتر شاهی بر سرم افراشته..... در برم کم خواه و اطلس یافته
چون رسیدم بر سریر و جای من .....لرزه بگرفتی ز سر تا پای من
جان من در آتش و تاب اوفتاد .... هفت اعضایم به غرغاب اوفتاد
هم حکیمان و طبیبان جهان.....جملگی حاضر شدن پیر و جوان
یک به یک می آمدند نزدیک ما ..... چاره میکردن نمیدیدم شفا
شربت مرگ است می باید چشید ..... مرگ را درمان کی آمد پدید
هفت روز چون گذشتی درمیان .... صورتی پیدا بشد از آسمان
صورتی منکر ولی چار دست ...... چار پایش روی زدو پیشم نشست
چنگ ها بودی چه چنگال پلنگ ..... چنگ در جانم فکندی بیدرنگ
هیبت اول زبانم را گرفت ..... چنگ بر زد ریشه جانم گرفت
می کشید از ناخنانم تا میان......حال من اینست عیسی بدان
گر زبان بودی مرا در آن زمان....نعره ام می رفت سوی آسمان
با هزاران حسرت و جور و جفا..... جان من بردند بصد رنج و عطا
عیسی مریم بگفت ای جمجمه..... باز گو احوال گورت را همه
تا چه دیدی اندران دار القرار......از عذاب گور و او روز شمار
گفت تابوتم نهادند آن زمان ..... تند بردند از مزارم همدمان
خلق عالم بر سرم زاری کنان.....تا به قبرستان رسیدن مردمان
اندران خاک لحد انداختند .... بر سر قبرم عمارت ساختند
صورتی بود گویا در کمین ..... هر یکی با یک عمود آتشین
قالبم را بر لحد برداشتند ...... آن گهی با من حکایت داشتند
کیست رب تو به ما زودی بگو .... وانگهی پیغمبر خود را بگو
نه خدا دانستم و نه دین داشتم .... نه ره پیغمبری پنداشتم
چون رسولی را ندیدم من جواب ..... سخت بر من کرد آهنگ عذاب
زد عمودی بر سر فرقم چنان .... شد چه خشخاشی تمام استخوان
کور بودی تو ز صنع کردگار ..... می ندیدی در وجودت آشکار
آسمان را بی ستون افراشته ..... ماه و خورشید اندران انباشته
روی دنیا رو بدیدی تو زیاد ..... گورتنگ از تو نمی آمد بیاد
ای به گفت و زد عمودی بر سرم .... تا به قهر و دوزخ افکند پیکرم
هفت دوزخ پر ز دود آمدد پدید .... هفت عالم پر ز باد آمد پدید
در میان آتش افکندند مرا .... یا نبی الله چگویم من تو را
شربتی بر قهر جان من نهاد ...... شربت آبم همی آمد به یاد
آب میدادند گاهی هم طعام .... در درون دوزخم دادن مقام
صد هزارم مار و کژدم می گزید ..... صد هزارم شیر هر سو می درید
سیصد و پنجاه سال است اینچنین ..... بوده ام با اهل دوزخ همنشین
عیسی مریم به رفت از هوش باز ...چون بی هوش آمد به گفت ای بی نیاز
آفریدی خلق را از صنع پاک ...... پس ذلیل افکنده ای بر روی خاک
یا الاها هیچ مومن را مسوز .... پرده مومن به لطف خود بدوز
زنده گردان بعد از این مرده را .... زنده گردان ناتوانی بنده را
چون که به حکم خداوند ودود ..... جمجمه جانش بیامد در وجود
جمجمه چون روی عیسی را بدید ..... گشت مومن دین عیسی برگزید
بعد از آن چهل سال دیگر زنده بود ..... با نماز و طاعت و با سجده بود
در نماز و روزه می بودی مدام ...... از چها روز اندکی خوردی طعام
طاعتش درگاه یزدان بر گرفت ..... بعد از این با دین و با ایمان گرفت
آنچه اندر شاعرش عطار بود .... بنگریست این نامه را اظهار کرد
این حکایت گفته از پیر کهن .... جمع آمد این قصیده در سخن
تا بدانند جملگی پیر و جوان ..... کاندرین رحمان بیاید شد روان
دارم امیدی ز لطف کردگار .... عفو فرماید گناه بی شمار
سلطان جمجمه یک منظومه طولانی است که در انتها نام عطار آمده است با توجه به اینکه این منظومه از قدرت شعری بالایی برخوردار نیست میتوان به یقین گفت که شاعر آن فریدالدین عطار نیشاوری نیست.مثنوی سلطان جمجمه در 86 بیت آمده است که آنرا ادبیات مکتبخانه ای دانسنه اند.مثنوی سلطان جمجمه را با دوتار نیز در تربت جام با موسیقی خوانده اند.در قدیم کتابچه های کوچکی چاپ میشده که شامل داستان هایی نظیر سنگ تراش کوه طور و موش گربه عبید زاکانی نیز بوده و سلطان جمجمه هم در همین ردیف کتابها به چاپ میرسیده است.سلطان کلمه ای است که معانی مختلفی دارد و ریشه آن از سلطه در زبان عربی به معنای فرمانروایی است که بعدها به فرمانروایانی گفته میشد که قدرت کامل داشته اند.هم خانواده سلطان میتوان از شاه،شهریار ،امیر،خدیو و وزیر نیز نام برد.کلمه سلطان 37 بار در قرآن آمده است.سیر تاریخی کاربرد واژه سلطان از دوره پیش از اسلام تا زمان کاربرد آن به صورت لقب برای فرمانروایان بررسی شود و کاربردهای مختلف واژه «سلطان» در آیات قرآن بازکاوی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، دیدگاه های مفسران دربارۀ معانییا مصادیق مختلف این واژه در آیات قرآن، سنجیده شود. نتیجه آنکه واژه سلطان در قرآن کریم در دو حیطه کلی معنایی «برهان» و «قدرت» به کار رفته که هریک از این دو حیطه، مصادیق مرتبط دیگری را همچون «بهانه و دستاویز»، «عذر موجه»، «معجزه» و «هرگونه سلطه و برتری و نفوذگری و بسط ید» را دربرمی گیرد
سئو چگونه میتواند فروش و رشد کلی کسبوکار را افزایش دهد ; هیچ رازی وجود ندارد که سئو یکی از قدرتمندترین راههای رشد کسبوکار شما و کاهش رقابت باشد . شرکتها میتوانند از سئو برای افزایش فروش و رشد کسبوکار استفاده کنند . وقتی به درستی انجام شد , سئو میتواند برای هر کاری یک تغییر بازی باشد .اجرای صحیح سئو شامل برنامهریزی و ارزیابی دقیق است. تایمر اول در سئو باید با متخصصان مشورت کند تا تلاشها و سرمایهگذاریهای خود را به حداکثر برسانند . به همین دلیل , پرسیدن سوالات درست از آژانس سئو قبل از تصمیمگیری مهم است . یکی از پرسشهای مهمی که باید بپرسید این است که " سئو چگونه میتواند فروش من را افزایش دهد و رشد کلی کسبوکار را ارتقا دهد .
چگونه سئو میتواند فروش و بهینهسازی موتور جستجوی رشد کسبوکار را افزایش دهد , یک زیر مجموعه بازاریابی دیجیتال , به تمام تلاشهای دیجیتال , مانند تحقیقات کلیدی , ساختمان لینک و بهینهسازی سرعت اشاره دارد تا به رتبهبندی وب سایتها در نتایج موتور جستجو کمک کند . تا زمانی که یک وب سایت تجاری دارید , تلاشهای سئو برای همیشه باقی میماند . اما سئو نیاز به روز رسانی استراتژیها براساس موتورهای جستجوی الگوریتم سئو دارد .اگر میخواهید فروش خود را افزایش دهید و کسبوکار خود را رشد دهید , باید استراتژیهای سئو را برای پیشی گرفتن از رقبا اجرا کنید . یاد بگیرید که چگونه سئو میتواند به شما کمک کند تا به اهداف خود دست پیدا کنید .با بهینهسازی وب سایت برای موتورهای جستجو میتوانید کیفیت ترافیک را افزایش دهید که از سایت شما بازدید میکند . این بدان معناست که افراد بیشتری که از سایت شما بازدید میکنند , احتمالا ً به آنچه که باید ارائه دهید علاقمند هستند . وقتی شما یک شرکت حرفهای سئو را استخدام میکنید , آنها میتوانند از بهینهسازی وب سایت خود مراقبت کنند تا در صفحات نتایج موتور جستجو بالاتر باشد .بهترین بخش در مورد سئو این است که این یک روش ارگانیک برای رشد کسبوکار شما است . این به این معنی است که زمانی که در سئو سرمایهگذاری کردید , میتوانید برای مدت طولانی به کسب سود ادامه دهید .سئو همچنین میتواند به ایجاد رهبری برای کسبوکار شما کمک کند. زمانی که مشتریان بالقوه به دنبال کلمات کلیدی مرتبط با کسبوکار خود میگردند , شما فرصت پیدا کردن نتایج جستجو و جلب توجه آنها را دارید . اگر یک وب سایت مناسب داشته باشید , احتمال بیشتری برای تولید و افزایش فروش وجود دارد .بنابراین , سئو علاوه بر ایجاد رهبری میتواند به بهبود نرخ تبدیل و رشد کلی کسبوکار کمک کند . بهینهسازی وب سایت شما برای تغییر میزان فروش , انجام اقدامی که برای بازدیدکنندگان لازم است را آسان میکند , چه در لیست ایمیل خود پذیرفته شوند و چه خریداری شوند
همچنین میتوانید از سئو برای ایجاد آگاهی از برند برای کسبوکار خود استفاده کنید . بنابراین وقتی مردم وب سایت شما را در نتایج جستجو ببینند , با برند شما آشنا میشوند . بنابراین , چون آنها با برند شما بیشتر آشنا میشوند , احتمال دارد به شما اعتماد کنند و با شما تجارت کنند .ایجاد برند مهمترین جنبه از رقابت در این حوزه بسیار رقابتی است . تمرکز بر روی و هدف قرار دادن کلمات کلیدی مناسب , بهینهسازی وب سایت برای یک تجربه بهتر کاربر , گرفتن بک لینگ از وب سایتهای دارای قدرت بالا , سئو یک استراتژی بازاریابی بلند مدت است که میتواند به شما کمک کند تا آگاهی از برند را ایجاد کنید, منجر کنید .مشتریان بیشتر به کسب و کاری که در نتایج جستجو میبینند اعتماد میکنند . اگر میخواهید مشتریان به برند شما اعتماد کنند , داشتن یک حضور قوی سئو مهم است . زمانی که مشتریان به دنبال خدمات / محصولات میگردند و برند شما را میبینند , به طور خودکار برای برند شما و محصولات / خدماتی که ارائه میکنید اعتبار ایجاد میکند .اعتماد مشتری یک علامت برندسازی قوی است که مستقیما ً بر رتبهبندی وب سایت شما تاثیر میگذارد . از آنجا که موتورهای جستجو همیشه به دنبال راههایی برای بهبود تجربه کاربر هستند , اغلب وب سایتهای معتبر و قابلاعتماد را در نتایج جستجو رتبهبندی میکنند . یکی از راههای بهبود تجربه کاربر سرعت سریع وب سایت است . به همین دلیل است که سرعت بارگذاری صفحه وب یکی از عناصر ضروری سئو خوب است و به موتورهای جستجو اجازه میدهد تا صفحات وب را به طور یکپارچه سینهخیز بروند . توسعه دهندگان با تجربه وب اهمیت سرعت بارگذاری صفحه را میدانند و آنها را به طراحی با سئو ترغیب میکنند